شیرینی های تلخ

یه روز عاشق میشی و بدون اینکه شخص مقابلت بفهمه بهش فکر میکنی، خوابشو میبینی، قلبت رو بهش هدیه میدی 

یه روز میشه که یکی عاشقت میشه بدون اینکه تو بفهمی بهت فکر میکنه، خوابتو میبینه، قلبش رو بهت هدیه میده! اما تو نمیدونی، من هم نمیدونستم وقتی هم که بهم گفت، عاشق شده بودم عاشق یه آدمی که نمیدونست عاشقشم حالا بهش میگم خرگوش اون روزا نمیدونستم کیه و چیه فقط عاشقش بودم حرفهای هیچ کس برام مهم نبود حتی حرفهای یه آدمی که هر شب خوابمو میدید 

الآن هم مهم نیست  

یه عشق بزرگ همه وجود منو تسخیر کرده، قلبمو، فکرمو احساسمو و هرچی که دارم 

اون هم دیگه عاشق شده و دیگه هر شب به من فکر نمیکنه 

ولی با اینکه دوستش ندارم دیدن صحنه کشیده خوردن از زنش که نتیجه زل زدن به من بعد از سه سال بود ناراحتم کرد 

فکر نمیکردم حتی توی این شرایط بتونم با خرگوشم درد دل کنم نمیدونستم تنها کسی که میتونه بهم بگه همه چی تموم شده و من قبول کنم خرگوشمه 

خرگوش، یه روز دیدن یه عشق قدیمی تو رو به گذشته ها برد و من حست رو درک نکردم تنها حسی که داشتم حسادت بود!! ولی نمیدونستم خیلی زود خودم هم اون حس رو تجربه می کنم و تو به جای حسادت فقط منو درک می کنی 

عاشقتم بیشتر از قبل بیشتر از همیشه

نوسنده: گوگو خانوم 

نظرات 1 + ارسال نظر
سعید یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 03:54 ب.ظ http://online4s.co.cc

قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد