سلام. خیلی وقته که اینجا سر نزدی خیلی وقته که خیلی فکرا راجع به من می کنی. اگه دوستت نداشتم و نمی دونستم که چقدر دوستم داری به این فکر می کردم که می خوای بری. تازه گیها زندگی خیلی سخت شده این روزا هرچی بیشتر کار می کنم و هی مطلب می نویسم و می نویسم و می نویسم تهش به اینجا می رسم که انگار هیچ کاری نکردم و همش دور خودم چرخیدم و چرخیدم این وسط شاید تنها دلخوشی باقی مونده توئی ولی نمی دونم چرا اینقدر از من دلخوری چرا مدام تو این سه سال یه جمله (شایدم یه حس) را فراموش نکردی. آره درسته روز اول این من نبودم که اومدم سراغ تو؛ تو بودی که باعث این رابطه فوق العاده شدی ولی این دلیل این نیست که همیشه و همیشه فکر کنی که عاشق تو نبوده و نیستم. این انصاف نیست. این انصاف نیست حالا که تنها برگ سفید زندگی کاریکاتوری من توئی اینطوری خرابش کنی.

به یاد داشته باش تا روزی که دوستم بداری با تو می مانم.

تمام شد

نظرات 1 + ارسال نظر
گوگو خانوم پنج‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 03:13 ب.ظ http://121.blogsky.com

منم دوستت دارم ولی انگار بلد نیستم منظورمو به تو بفهمونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد