از دست گوگو هیچ کاری بر نمیاد

هنوز خرگوش فکش درد میکنه  ببین یه دندون زپرتی چطوری حال جفتمونو گرفته از این دارم میسوزم که هیچ کاری ازم بر نمیاد اگر پیشش بودم به زور میبردمش دکتر ولی حالا که پیشش نیستم چی؟ هیچ کاری از دستم بر نمیاد من یه گوگوی بی مصرفم  

نویسنده: بی مصرف ترین گوگوی دنیا

گوگو خیلی نگرانه

خدایا خرگوشم داره درد میکشه یه کاری کن دیگه نکشه! دندون عقلش درد میکنه خرگوش میگه یه میلیمترش بیرونه بقیش تو لثه مونده آخه عوضی موندی اون تو چه غلطی بکنی؟ اگه دستم بهت برسه بیچارت میکنم فک کنم دندونه هم مثه من عاشقه خرگوش شده و دلش نمیاد ولش کنه دوست داره همیشه تو دهن خرگوش زندگی کنه! مثه من که دوست دارم همیشه تو قلبش زندگی کنم هیچ وقت فکر نمیکردم بتونم یه دندونه عقل نیمه پنهونو تا این اندازه درک کنم  حالا چی میشه؟ دندون خرگوشو میگم کاش زود زود خوب شه

نویسنده: گوگوی نگران

خرگوش درس خون

خرگوشم همه امروز رو داشت درس میخوند منم همش زنگ میزدم بهش فک کنم اعصابشو خورد کرده بودم البته خرگوش من درساشو خونده حالا دیگه داره آلمانستانی میخونه ولی نمیخواد منو تنها بزاره بره آلمان فوق لیسانسشو بگیره هااااااا! همینجوری چون آلمانی رو دوست داره میخونه. من هم مثل همیشه عاشق تر ز پیشم  بیگانه ز خویشم

نویسنده: از اون گوگوها که خرگوششون آلمانی میخونه

فردا روز گوگو خانومه

فردا صبح دارم میرم پیش خرگوشم. هوراااااااااااااااااااااااااااا وقتی میرم پیش عشقم دیگه از این زندگی هیچی نمیخوام  خدایا من عاشقم عاشق بیشتر از همیشه

نویسنده: گوگو خانومه خیلی خیلی عاشق

کاش خرگوش همیشه پیشم بود

من دلم میخواد خرگوش همیشه پیشم باشه وااااااااااای  همش دلم بوس خرگوشی میخواد دلم میخواد وقتهایی که دارم استراحت می کنم و تنهام، وقتهایی که کار میکنمو یه چیز جدید پیدا میکنم خلاصه همیشه ها خرگوش پیشم باشه. دوست دارم هر لحظه بهش بگم چقدر عاشقشم خودش میدونه من چقدر دوسش دارم ولی گفتن دوست دارم بیشتر از اینکه برای اون جالب باشه برای من جالبه و منو هر ثانیه عاشقتر از قبل میکنه آخه خودش یادم داد بگم دوست دارم. من قبل از اینکه خرگوش خوشکلمو داشته باشم از دوست دارم گفتن میترسیدم اما حالا اگر بهش نگم دوست دارم حتما قلبم میمیره! آخه آقای خرگوش، گوگوی بدون قلب به چه دردتون میخوره؟

نویسنده: گوگوی دوست دارم بگو

سفر سوم گوگو و خرگوش به میدان نقش جهان

دیروز منو عشقم برای بار سوم رفتیم میدون نقش جهان  خیلی خوش گذشت اما پای من ۳ تا تاول زد! اینقدر درد میکنه هزارتا درد هم که باشه به بودن با عشقم می ارزه. اول رفتیم میدون بعد بازارهندوها رفتیم اگه اینورارو بشناسین میخندین چون توی بازار هندوها لوازم خونگی میفروشنولی ما همینطوری رفتیم که رفته باشیم یه تیمچه جدید توی دالونهای بازار پیدا کردیم توش لوازم آرایشی و بهداشتی میفروختن. اون مغازه خوشکله هم رفتیم که وسایل یی چینگ میفروشه ولی بسته بود. از اون مجسمه ژاپنی ها که با ساقه برنج درست میکنن آورده بود ما دفعه قبل یه دونشو خریدیم خیلی خوشکلن. یه آینه جیبی چوبی هم خریدم بعد رفتیم چایخونه سنتی کنار بازار قیصریه وای چه نمایی داره از اون بالا همه میدون زیر پای آدمه از فاطی کماندوها هم خدارو شکر خبری نبود از بس هوا گرم بود ۲ تا آب معدنی خوردم با یه دونه بستنی توی چایخونه یه آقای آلمانی با مترجمش نشسته بود که خرگوش بعضی از حرفاشونو برام ترجمه کرد میگفت آقاهه میگه اصفهان شهر قشنگیه با اینکه آلمانی بود یه جوری قلیون می کشید که همه ایرانی ها رو گذاشته بود تو جیبش  خرگوش میگه آلمانیها عاشق قلیونن!! به حق چیزای نشنیده. منو خرگوش به این نتیجه هم رسیدیم که هیچ وقت بچه نمیخوایم. بعد از بازارو میدون پیاده رفتیم توی چهارباغ تا رسیدیم به یه فست فود که من خیلی دوسش دارم دوتا چیز برگر خوردیم که سوخته بود  بعد هم کم کمک رفتیم خونه تا خونه سوار یه تاکسی شدم که یه آقایی کنارم نشسته بود نزدیک بود بزنم توی سرش از بس که اذیت کرد خوب دیگه اینجا ایران است

نویسنده: گوگوی توریست

یه تفریح دونفره

امروز منو خرگوش با هم میریم بیرون من بیرون رفتن با عشقمو خیلی دوست دارم روحیم خیلی خوب میشه خیلی خوش میگذره میریم بازار قدیمیای میدون نقش جهان وااااااااای خدا چه حسی داره زیر اون طاقهای قوس دار راه رفتن ولی از صدای موتور موتورسوارایی که یهو از توی راهروها درمیان میترسم همش فکر میکنم حالا میخورن به خرگوش  بعدشم قراره بریم یه جایی همبرگر بخوریم پر سس  به خرگوش گفتم بیا بریم کنار رودخونه هم یه صفایی بکنیم ولی گفت اب رودخونه رو بستن  آخه با آب رودخونه چیکار دارین حالا دیگه باید برم آماده بشم ساعت چهارونیم قرار داریم

نویسنده: گوگو خانوم خوشحال

تنهایی

مثل اینکه خرگوش از این خونمون خوشش نمیاد و من باید تنهایی زندگی کنم. شاید مجبور بشم از تنهایی خودکشی کنم شاید هم خودکشی نکنم  به هر حال خرگوش حوصله این بچه بازیهارو نداره شاید دوست داشته به خاطر این کاری که براش تراشیدم و حوصلش رو نداشته بزنه تو مخم  اما چون دوستم داره چیزی نگفته که دلم بشکنه منم تنهایی زندگی میکنم

نویسنده: گوگو خانوم تنها

گوگو اشتباه کرده

گوگوی احمق امروز خرگوش خوشکلشو ناراحت کرد! ناراحتی خیلی احمقانست که آدم تنها دارایی همه عمرشو از خودش برنجونه. خرگوش من فکر کردم تو رفتی استخر و منو یادت رفته خب اشتباه کردم ببخشید یادم نبود صبحا خانوما میرن استخر! قول میدم دیگه تکرار نشه

خرگوش من عاشقتم اگر از من ناراحت بشی میمیرم 

نویسنده: گوگو خانوم پشیمون

بالاخره ما هم خونه دار شدیم

اینم خونه من و عشقم

فکر نمیکردم به این خوبی بشه

دوتایی توش مینویسیم. نه پول آب و برق و گاز و تلفن میدیم نه مهمون داری میکنیم (از نوع شام و ناهارو صبحونه). هیچ وقت هم اسباب کشی نمیکنیم مگر اینکه بلاگ اسکای (مسعود خان)  بیرونمون کنه. دکوراسیون و ساخت داخلی خونه رو هم چند وقت یک بار عوض میکنیم چون خودمون تو کار ساخت و سازیم!  خلاصه مطلب، خوش اومدیم

نویسنده: گوگو خانوم